لزوم توجه به هنرهای بومی و اصیل ایران در نشست تخصصی نمایشگاه چیدمان “دژاوو” مطرح شد
دكتر شهره جوادي
عضو علمي دانشگاه تهران
در نشست تخصصی نمایشگاه چیدمان “دژاوو” که در تاریخ شنبه 5 بهمنماه 1398 در گالری نظرگاه برگزار گردید مباحثی پیرامون هنر معاصر مطرح شد. ابتدا معنی کلمه “دژاوو” تعبیر به گردش ذهن هنرمند در گذشته، حال و آینده شد؛ بدینمعنا که ذهن هنرمند آزاد است تا آنچه را در زمانهای مختلف میبیند به شیوههای مورد نظر بیان کند. اینکه “ما یک قرن از جهان غرب و هنر مدرن عقب هستیم و باید به سرعت حرکت کنیم تا بیش از این تاخیر نداشته باشیم” باید گفت آیا مدرنیسم غربی وارداتی میتواند اصالتی برای هنر ایرانی داشته باشد؟ حتی با نگاه هنر جهانی نیز ذهنیت و تفکر خودی لازم نیست؟
در ادامه به آموزش هنر آکادمیک اشاره شد به عنوان پیشزمینه برای آفرینشهای نو، اما در مدت 4 تا 6 سال دوران کارشناسی و ارشد نمیتوان گذشته را تجربه و آنگاه وارد هنرهای جدید شد. بنابراین بررسی تاریخ تحلیلی هنر جهان میتواند راهگشا باشد و زمینههای فکری هنرمندان را قوی کند به خصوص نقد و تحلیل دوران جدید از آغاز و ادامه آن تاکنون میتواند هنرجویان را در مسیر منطقی قرار دهد.
با سادهگرایی و کمترین تلاش نمیتوان به هنر نو دست یافت. تجربه جسورانه و آزادی در بیان ایده با متریال مختلف میتواند در خدمت آفرینش اثر هنری باشد. اما اصول اولیه هنر در هر شاخه هنری ناگزیر باید مورد توجه قرار گیرد و به صورت آموزشی جدی در برنامه درسی هنرجویان باشد.
در ارتباط با مطرحشدن این بحث که “امروز باید به کارهای نو دست زد و تکرار سنتهای گذشتگان امری بیهوده با تعبیر ماشینسواری جایگزین شترسواری”، باید توجه داشت در عصر سرعت و ماشینیسم و دنیای شلوغ، بشر احتیاج به آرامش، تأمل و تفکر دارد. هنرمند متعهد در این روزمرگی جانفرسا که زندگی را به کام جامعه تلخ میکند میتواند با تجربههایی از هنر گذشته همچون خطاطی، مینیاتور، تذهیب، پناه به طبیعت و نقاشی واقعگرا از پیرامون ضمن دستیابی به آرامش فردی، مخاطبان را نیز به آرامش فراخواند. اتکا به هنرهای سنتی یک مسیر و مسیرهای دیگر نیز چارهگشاست؛ مانند شیوههای نو شامل چیدمان، نقاشی و تصویرسازی با انواع تکنیکها.
آزادی در بیان هنری بدیهی بوده، اما در شرایط هنری کشور دیرزمانی است که به هنرهای بومی و اصیل ایران کمتوجهی و گاه به شکل افراطی منکوب و هنر وارداتی غرب تایید و تقلید شده است. جدیت در برنامهریزی آموزش هنر با تکیه بر درس “مبانی هنرهای تجسمی” از اصول ضروری هنر است و بدون شناخت و تجربه، آفرینش اثر هنری اصالت ندارد. این مهم اجتنابناپذیر و لازم است در سیاستگذاریهای هنری به طور جدی مورد توجه واقع شود.