«به نام خداوند زمین و زمان»
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم
سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض به هوای سر کوی تو برفت از یادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
بیانیهی اختتامیهی دومین دوسالانهی ملی معماری، شهرسازی و طراحی داخلی ایران
در این روزگار که صدای باران و بوی خاک، کمکم میرود تا از ذهنها فراموش گردد، دوسالانه، بارانی است از عمق اندیشهها، تا خاک جانهای ما را با طراوت هستی بخش خود احیا نماید. چه زیبا بارانی که بر خاک پرافتخار این سرزمین بوسه زند و چه شوقآفرین، آن خاک که بتوان از آن عشق آفرید، اشکها جاری ساخت، آیندهها ساخت و دستها بر دستها فشرد. دوسالانه برای شما اثبات رفاقت بود، برای ما نماد حمایت؛ برای شما تمرین بود، برای ما آزمون؛ برای شما محصول بود و برای ما جادهی حصول … . دوسالانه، امروز برای شما پایان و برای ما آغاز مییابد. پس از امروز، چه نامها که جاودان نگردند، چه قلبها که به لرزه درنیایند و چه خرابهها که فردوس نشوند. این همان هوای کوی دوست است که ما را اینجا گرد هم آورده است.
دومین دوسالانهی ملی معماری، شهرسازی و طراحی داخلی ایران سه دستاورد ملموس داشت که به دلیل برخورداری از روش تحقیق میدانی از ارزش پژوهشی برخوردار هستند:
نخست آنکه دوسالانه نشان داد، جامعهی معماران ایران، همچون دیگر جوامع صنفی و حرفهای حاضر در این سرزمین و همچون تمام جامعهی مردمی ایران، حتی به حقوق مسلم و اولیهی خود تسلط ندارد. ایشان حقوق خود را نخواندهاند، نمیشناسند و مطالبه نیز نکرده و نمیکنند. نتیجه آنکه امروز، وقتی مجموعهای تلاش میکند بر روند قانونی، منطقی و حرفهای کار، اقدام نماید، همین جامعهی مخاطب، از حق خود عقب میماند. از طرفی دیگر دوسالانه در مقاطعی مجبور بود راساً قوانینی را ابلاغ نماید که در هیچ منظومهی حقوقی وجود نداشت. این قوانین تجویزی حاصل سبک زندگی معاصر بود و در واقع این عدالت و منطق حاکم بر یک دوسالانه بود که آنها را ابلاغ میکرد! منظومههای حقوقی معماری باید بازنویسی گردند و همزمان با شرایط زندگی معاصر به روز شوند. ناگفته پیداست که این شما، مخاطبین و یاران دوسالانه بودید که قوانین را رعایت کردید وگرنه حقیقتاً ابزار قانونی فرایندها برای ما عملاً وجود خارجی نداشتند. این فرهنگ شما بود که قوانین را از نو نوشت نه دبیرخانهی دوسالانه. این وضعیت نشان داد که دانشگاهها، سازمانها، مجلات و دیگر رسانهها باید مدتی از موضوعاتی همچون ایده، کانسپت و فرم بگذرند و به ترویج و تعمیق حقوق معماری بپردازند. ما باید ساختارها را ایجاد کنیم. اگر امروز، ما معماران به حقوق خود واقف نگردیم و سازماندهی نشویم، در آینده مجبور خواهیم بود که در برابر هر خواستهای سر خم کنیم و این آتشفشانی از بیاخلاقی خواهد بود که امروز گاهی دود و خاکستر آن را میبینیم. باری، آن روز بسیار دیر خواهد بود. فراموش نکنید…اگر امروز این کار را نکنیم، آن روز، ایدهها و کانسپتها و فرمها دیگر رمقی برای نمایش خود نخواهند داشت!
دوم آنکه دوسالانه نشان داد، شکاف بین شهر تهران، اصفهان و شیراز و دیگر شهرها خیلی زیاد است. این شکاف نه از جنس کمی و کیفی معماری که از جنس انگیزهی معماری است. سالها حذف معماران غیرپایتختنشین از جریان مسابقات و رویداد و نشستها، انگیزهی حضور و فعالیت پژوهشی را از این افراد گرفته است. ما دیگر نه دانشکده و نه استاد، که باید انگیزه بسازیم. ناگفته نماند که دریافت آثار از بعضی استانها در این دوسالانه صفر بود و این برای ما، نخبگان و دلسوزان معماری ایران که به زیر یک سقف جمع شدهایم، بسیار معنادار است.
سوم آنکه دوسالانه نشان داد، جوانان و نوآموزان معماری، اگر بر محور منطق و عدالت قرار بگیرند، بسیار شفافتر و زیباتر از دیگران عمل میکنند. در این دوسالانه علیرغم فشارهای تحمیل شده از سوی برخی باتجربگان در این رشته، ما بر آن بودیم تا با رسم دیرین پسرکشی در این خطه، مبارزه کنیم و این بار میدان را برای شایستهسالاران و جوانان آماده سازیم، زیرا معتقدیم هیچکس از قانون بالاتر نیست و هیچ استثناء و فرد ویژهای وجود ندارد.
ما درود میفرستیم بر اندیشهی شفاف و سازندهی استاد ارجمند، دکتر علیاکبر صارمی، به پاس سالها تلاش در راستای مسئولیت اجتماعی، رعایت اخلاق حرفهای در طول دوران خدمت، مقاومت در برابر تنشهای اجتماعی و اقتصادی، تعهد بیوقفه به اخلاق حرفهای و همچنین کوشش برای اثرگذاری بر جامعه و عموم حرفهمندان معماری. ما مفتخریم که امروز به جز پردهبرداری از نشان دکتر علیاکبر صارمی، از دومین دورهی جایزهی معمار سال ایران نیز رونمایی میکنیم. در این جایزه، سال، به بازهی زمانی مهر یک سال تا مهر سال دیگر گفته میشود. فرد برنده باید در این بازه اثری بیش از ساختو ساز صرف در سپهر معماری ایران گذاشته باشد، اما نگاه ما لزوماً معطوف به این بازه نیست. عقبهی فرد برنده نیز مهم است. در واقع در این بازه اقدامات فرد به ثمر نشسته است و اثر نهایی خود را بر جامعه گذاشته است. اثری که باعث شده است، نگاه نخبگان و ما به عنوان کمیتهی پنهان کشف و پیگیری و رصد، به وی معطوف گردد. این کار بصورت مداوم و هر روزه ادامه داشته و خواهد داشت.
ما درود میفرستیم بر شما طراحان و معماران ماجراجو، شما سیصدوسیزده گروه، که در بخش نخست دوسالانه، نشان دادید که ما برای درک معماری و آنچه که مسابقهی معماری نامیده میشود هنوز راه زیادی در پیش داریم. ما و شما در نحوهی ارسال آثار، اطلاعرسانی، برنده شدن، نظرسنجی، تعمیق دموکراسی و حتی نحوهی جمع شدن زیر یک سقف، قوانین جدید را نوشتیم و امیدواریم این راه، همواره پاینده باشد. به حساب دبیرخانه، تنها اصلاح نحوهی جمعآوری آثار شما عزیزان، موجب صرفهجویی مالیِ نزدیک به یک میلیارد و دویست میلیون ریال برای شرکتکنندگان شد. راهاندازی بنیاد بشردوستانهی هنر معماری با هدف ساخت مدرسه برای کودکان جیرفت که در واقع طرح برندهی رتبهی نخست همین بخش است، دستاورد عینی این جزء بود.
ما درود میفرستیم بر شما نویسندگان و منتقدان معماری ایران؛ شما که تلاش نمودید وضعیت کنونی را به چالش بکشید، هرچند میدانیم به چالش کشیدن را نه به ما یاد دادهاند و نه به وقتش از ما خواستهاند! مفتخریم به برقراری جایزهی ملی نقد معماری ایران، مفتخریم که این سد را با کمک شما شکستیم و بیتاب خواندن سرنوشت آیندهی معماری این خاک به کوشش شما هستیم. ما سیستم آموزشی معماری ایران را، آنجا که درس اصلی را پشت درهای غولآسای محافظهکاری جا گذاشت، به سخره گرفتیم. درسِ نقد! ما و شما نشان دادیم که استعداد نقد در این کشور نهادینه است، قابل حذف یا تردید نیست و باید بر طبل نقد، شجاعانه کوبید، که این کوس انالحق، باید دوباره در گوشها طنین اندازد. تلاشهای شما در این بخش، همچون میوهی درخت سال اولی است که خود مورد نقد است، اما نشانه است ــ نشانهای از آیندهای پر از نقدهای دلنشین و حرفهای، راهگشا، انسانمحور و متعهد به اخلاق حرفه. هرچند این بخش علیرغمم تمام تلاشهای یکسالهی ما، ثمرهی مدونی برای این دوسالانه نداشت و دبیرخانه را واداشت تا جایزهی نقدی را به حساب بانکی ساخت مدرسه برای کودکان جیرفتی واریز کند، اما راهاندازی آکادمی بینالمللی منتقدین و نویسندگان معماری، دستاورد عینیای بود که امد را برای ما زنده نگه داشت.این آکادمی با کمک اعضای افتخاری خود، به زودی اقدامات آموزشی و پژوهشی را در جهت رفع خلاء موجود آغاز خواهد نمود. نگاه به وضعیت آموزش نقد در دانشگاهها برای ما خوفانگیز بود، ما از حاشیهی آن گذشتیم. ما از منظومهها برای راهاندازی جایزهی نقد معماری ایران گذشتیم.
درود پایانی، درودیست بر دویست سال فراموشی معماری معاصر، ندیدن خود در آینه، گم شدن در تلهی مسابقات و ایجاد بستر برای رقابت در خیانت کردن. چه کسی گفته باید سالانه با یکدیگر رقابت کنیم؟ چه کسی گفته باید در چارچوب کاربری، دستهبندی شویم؟ چه کسی گفته طرح باید حتماً ساخته شده باشد؟ چه کسی و به چه منطقی گفته که ما که در زیر یک گنبد هستیم و برای یک هدف میکوشیم و صدها دشمن پیدا و پنهان داریم، برای تمرین خود، باید با یکدیگر مسابقه دهیم؟ کدام منطق، داوری و انتخاب اثر در تاریکی را مجاز کرده است؟ وقتی میتوانیم زیر یک سقف جمع شویم و توان و قدرت دستهجمعی خود را نمایش دهیم، چرا رقابت؟ ما در بخش سوم، زیر یک سقف جمع میشویم تا قدرت معماری خود را نمایش دهیم. قدرت ایدهپردازی و ساخت آینده را. ما با قلم شما در این بخش، صورت معماری ایران در بین سالهای 1393 تا 1395 را ترسیم نمودیم تا آیندگان تصویر روشنی از امروز ما ببینند.
در خاتمه آنکه ما نمیدانیم در دو سال آینده سرگرم چه چیزی هستیم و شما در کجای سپهر معماری ایران خواهید بود، اما بیشک، پس از اتمام این حرفها، تنها یک سکوت باقی میماند و آن، الف قامت دوست خواهد بود.
با سپاس و احترام
دبیرخانهی دومین دوسالانهی ملی
معماری، شهرسازی و طراحی داخلی ایران